فقدان و سوگ را چگونه پشت سر بگذاریم؟
فقدان و سوگ يك تجربهي طبيعي و جهاني هستند. از دست دادن و مرگ عزیزان بهویژه اعضاي خانواده، يكي از عوامل مهم افسردگي و ازهمگسیختگی رواني در انسان شناخته ميشود. این پیامد در حالت طبيعي يك واكنش منطقي بهحساب ميآيد و غم و اندوه ناشي از فقدان يك عزيز را نميتوان نشانهي بيماري يا اختلال دانست. اما اگر مرحلهي سوگواري طولاني شود و از زمان منطقي و طبيعي زمان بیشتری سپری شود. در این هنگام است که بايد به وجود علائم افسردگي و بيمارگونه در فرد مواجه شده با سوگ، شك و براي مقابله با آن به روانشناس يا روانپزشك مراجعه كرد.
تعریف سوگ و فقدان
سوگ يك واكنش طبيعي است و فرد بايد يك سري نشانهها را از خود بروز میدهد. بهعنوانمثال:
- احساس غمگيني
- كاهش اشتها
- بيخوابي
- كاهش فعاليتهاي روزمره و اجتماعي براي مدتزمان حداكثر یک سال
لازم به ذکر است که این نشانهها نياز به درمان ندارند. البته اگر اين علائم باگذشت زمان، روند رو به كاهش نداشته باشند در اين صورت ممكن است نشانههايي از افسردگي به شمار بروند. فقدان نیز موقعيتي است كه فرد نسبت به آن دلبستگی دارد. بهعنوانمثال:
- از دست دادن عزيزان
- از دست دادن شغل، سلامتي، محل سكونت و عملكرد اجتماعي
به خاطر داشته باشید وقتي فرد دچار فقدان و سوگ میشود و چيزي را از دست ميدهد. همانطور که در تعریف سوگ بیان شد. سوگ يك چرخهاي است كه در آن واكنشهاي متفاوتي رخ ميدهد.
مراحل سوگواری
سوگ و دورههای سوگواری شامل مراحل مختلفی هستند که هر فردی در مواجه با آن این مراحل را پشت سر میگذارد. این مراحل به ترتیب عبارتاند از:
- انكار
در اين مرحله فرد باور ندارد كه اين اتفاق رخداده و ممكن است هيچ واكنشي از خود نشان ندهد. بهطورمعمول مرحلهي انكار کوتاهمدت است و بين چند دقيقه تا چند ساعت بيشتر طول نميكشد و بهندرت ممكن است طولانيتر شود.
- خشم و اعتراض
در اين مرحله فرد نسبت به خود، محيط و ديگران اعتراض ميكند.
- غمگيني
بهطورمعمول اين حالت به دليل اينكه ميزان مراقبت و حمايت اطرافيان باگذشت زمان كاهش مييابد و فرد متوجه ميشود كه چه اتفاقي براي او افتاده است، رخ ميدهد.
- پذيرش
فرد ميپذيرد كه فقدان اتفاق افتاده است و بهتدریج علائم فقدان و سوگ كاهش مييابد و فرد زندگي جديد را شروع ميكند كه طول اين چهار دوره بين شش تا یک سال است.
واكنشهاي جسمي و روانشناختي افراد در مواجهه با سوگ
واكنشهاي جسمي فرد طي فرايند سوگ، شامل یکسری مشكلات دستگاه گوارش، دردهاي بدني و كاهش سيستم ايمني بدن است. واكنشهاي روانشناختي نیز شامل:
- غمگيني
- اضطراب
- خشم
- احساس گناه
- اشكال در تمركز
- اشكال در توجه
- احساس تنهايي
- اشتغال ذهني با مرگ (فرد به مرگ ميانديشد)
- بيقراري
- گريه كردن
- گوشهگيري
اين علائم بسته به وضعيت جسمي و رواني فرد، عوامل اجتماعي، فرهنگي و مذهبي او متفاوت است. بهعبارتیدیگر بعضي از سوگها ميتوانند طولاني و پيچيده شوند. كاركردهاي فرد را دچار اشكال كنند كه مرگهاي ناگهاني، سوگهاي ناشي از دست دادن تعداد زيادي از عزيزان يا تعارض با فرد متوفي در زمان حيات از اين دستهاند كه اين نوع سوگها در بسياري از موارد منجر به بيماري ميشوند.
عوامل مؤثر در مقابلهی بهتر با سوگ
در این بخش برخی از عواملی که در مقابلهی هرچه بهتر با فقدان و سوگ طی چندین پژوهش موردبررسی قرارگرفتهاند ارائه میشود. بهعنوانمثال:
- افرادي كه باورهاي مذهبي قويتري دارند، بهتر ميتوانند با شوك كنار بيايند.
- ديدن جسد فرد متوفي ميتواند به تسهيل سوگ كمك كند.
- افرادي كه ازنظر روانشناختي مستقلترند، ميتوانند از نيروهاي محيطي و توانايي خود در مديريت كنترل سوگ استفاده كنند و كمتر دچار واكنشهاي شديد سوگ ميشوند.
- افرادي كه از منابع حمايتي خوبي برخوردارند نيز بهتر ميتوانند با سوگ كنار بيايند؛ اما كساني كه مهارتهاي اجتماعي ضعيفتري دارند فقدانها، تأثیر بيشتري روي آنها ميگذارد و سوگ را در آنها پيچيدهتر و مشكلتر ميكند.
- شركت فعال فرد در مراسم و مناسك مانند تشییعجنازه و خاكسپاري و بروز احساسات مانند گريه كردن ميتواند در تسهيل سوگ بسيار مؤثر باشد.
- نبايد براي دلداري فرد داغدیده از جملاتي مانند (گريه نكن)، (مهم نيست)، (خدا را شكر كه خودت زندهاي) (اين شتري است كه در خانهی هر كس ميخوابد) استفاده كرد؛ زيرا منجر به حمايت عاطفي نميشود.
بايد فرصتي فراهم كنيم تا فرد داغدیده و به عبارتی دچار فقدان و سوگ بتواند احساسات خود را نسبت به فرد متوفي بيان كند و به او كمك كنيم تا فعاليتهاي اجتماعي و روزمرهي زندگي خود را آغاز كند.
- تماس فرد داغدیده با ساير افراد خانوادهاش كه دچار سوگ هستند، نقش مؤثری در ايجاد آرامش در فرد دارد و بايد به فرد داغدار كمك كنيم تا يك يادگاري از فرد متوفي نزد خود نگه دارد.
- در آغوش گرفتن فرد داغدیده در كاهش آلام او مؤثر است و ما نبايد احساس گناه فرد را تشديد كنيم؛ بهطور مثال نبايد بگوييم (فلان كار را ميتوانستي در زمان حياتش انجام دهي).
راهکارهای خود مراقبی در مواجه با سوگ
ممکن است در نگاه اول تصور اینکه بعد از مرگ عزیزان خود به زندگی عادی بازگردید، غیرممکن به نظر آید و شاید احساس ناامیدی شدیدی را تجربه کنید. هرچند بهمحض اینکه شروع به رسیدگی به احساساتتان کرده و به دنبال کمک باشید، خواهید دید که چقدر اوضاع آرامتر شده و بازگشت آسانتری خواهید داشت. بنابراین این روشها را توصیه میکنیم:
- کنار آمدن با احساسات
- خود را در دوره فقدان و سوگ رها کنید.
اگر احساساتتان را سرکوب کنید و یا تظاهر کنید که وجود ندارند، میتوانید خیلی سریع به زندگی عادی خود بازگردید.
- اختصاص دادن زمانی فقط برای گریه کردن نیز میتواند به بازگشت شما به زندگی عادی کمک کند.
- به خود اجازه و زمان غمگین بودن بدهید.
- خود را به فعالیت اجتماعی مجبور نکنید.
- به دنبال حمایت باشید.
- بهزور خودتان را (قوی) نشان ندهید.
- خود را پایبند به یک زمانبندی نکنید.
- خود را با دیگران مقایسه نکنید.
- با دوستان و عزیزانتان زمان بیشتری را بگذرانید.
- باخدا ارتباط بگیرید.
- مراجعه به روانشناس را در نظر داشته باشید.
- از اطرافیان تأثیر منفی نگیرید.
متأسفانه همه نمیتوانند حال شمارا خوب کنند و هستند کسانی که سهواً حال شمارا بدتر میکنند.
- بهزور لبخند نزنید.
- از تصمیمگیریهای بزرگ اجتناب کنید.
ممکن است مرگ عزیزتان باعث شود فکر کنید که باید از کارتان استعفا بدهید، خانهتان را بفروشید و یا خیلی زود نقلمکان کنید؛ اما باید قبل از اتخاذ چنین تصمیمهای بزرگی خیلی خوب فکر کنید.
- به مراقبت بیشتر از خود ادامه دهید.
نتیجهگیری
امیدواریم بامطالعه این مقاله اطلاعات مفید و کارآمدی در ارتباط با مواجهه با فقدان و سوگ کسب کرده باشید. لازم به ذکر است که اگر دورهی سوگواری طولانی شود باید حتماً به یک روانشناس متخصص مراجعه شود.