فرآیند بلوغ در نوجوانان به چه شکل و دارای چه نشانه هایی است؟

فرآیند بلوغ در نوجوانان به چه شکل و دارای چه نشانه هایی است؟

فرآیند بلوغ یکی از بحرانی‌ترین مراحل در زندگی هر فرد است. استنلی هال از روانشناسان معرفی است که پدر روانشناسی بلوغ نامیده می‌شود. او بیان می‌کند که این مرحله دورانی سراسر طوفان و فشار را برای نوجوان به همراه دارد. نوجوان در این مرحله از سیر تحول و زندگی خود تمایلات و خواهش‌های متضادی پیدا می‌کند. نوجوان در این مرحله این قابلیت را دارد که خودخواهی کودکانه را با نوع‌پرستی‌های خیرخواهانه پیوند بزند.

به عبارتی ساده‌تر می‌توان گفت باوجوداینکه نوجوان خواهان این است که با دوستان خود باشد اما علاقه‌مند به‌تنهایی نیز هست. روسو نیز به‌عنوان یک روانشناس، دوره بلوغ را تولد مجدد بیان می‌کند. به این معنی است که هنگامی‌که فرزندان ما به دوره بلوغ می‌رسند مانند این هستند که فردی دیگر با خصوصیات بدنی و روانی متفاوتی در او به وجود می‌آید.

فرآیند تغییر و بلوغ جسمانی نوجوان

نوجوانی با تغییرات بیولوژیکی آغاز می‌شود. این تغییرات در دختران در سنین ۹ تا ۱۲ سالگی و در پسران از ۱۱ تا ۱۳ سالگی بروز می‌کند. تغییرات بیولوژیکی با نشانه‌های زیر همراه است:

  • افزایش وزن
  • افزایش قد به‌طور ناگهانی

رشد سریع بدنی در فرآیند بلوغ تحت تأثیر هورمون‌های غدد درون‌ریز، مخصوصاً غده هیپوفیز است. ترش ح هورمون‌های غده هیپوفیز سایر غدد را فعال می‌کند. غددی که فعال می‌شوند عبارت‌اند از:

  • غده آدرنال (فوق کلیوی)
  • غده تیروئید
  • غده جنسی

رشد بدنی ۳ تا ۴ سال طول می‌کشد. اوج این رشد در پسران در سن ۱۴ سالگی و در دختران ۱۲ سالگی است. طی این دوره ۱۵ تا ۲۰ سانتی‌متر بر قد و ۲۰ تا ۲۵ کیلوگرم بر وزن نوجوان اضافه می‌شود. لازم به ذکر است که قبل از بلوغ تغییرات بیولوژیکی در هر دو جنس (دختران و پسران) تقریباً یکسان است. همچنین ساختار بدنی پسران و دختران جز در حوزه اختلاف‌های جنسی، با یکدیگر مشابه است. با آغاز بلوغ تفاوت‌های اساسی بیولوژیکی در هر دو جنس ظاهر می‌شود. به‌تدریج غدد جنسی فعالیت خود را شروع می‌کنند. هورمون‌ها و مواد شیمیایی تولید می‌کنند و بعدازآن این مواد وارد جریان خون می‌شوند. بر همین اساس تحریکات به تمام بافت‌های بدن می‌رسد. ورود این مواد شیمیایی به جریان خون نه‌تنها موجب تغییراتی در ظاهر بدن می‌شود بلکه موجب تغییراتی در ساختار شخصیتی و روان نوجوان می‌گردد.

تأثیر عوامل اجتماعی در فرآیند بلوغ

غیر از عوامل بیولوژیکی، عوامل اجتماعی نیز در فرآیند بلوغ مؤثر هستند. این عوامل عبارت‌اند از:

  • عادات تغذیه
  • توجه به‌سلامت بدنی
  • نوع فعالیت در اجتماع

هرکدام از این عوامل موجب تسریع و یا تأخیر بروز برخی صفات در نوجوانان می‌شود. به‌عبارتی‌دیگر سرعت بروز نشانه‌های دوران بلوغ و نوجوانی در هر فرد متفاوت است. در علم روانشناسی دو تفکر درزمینه تحول بلوغ وجود دارد که به‌اختصار هرکدام را بررسی می‌کنیم.

تفکر اول

این تفکر و دیدگاه رشد را پدیده‌ای مداوم و پیوسته بیان می‌کند. بر اساس نظریه گزل، رشد امری پیوسته است و از کودکی شروع می‌شود. همچنین بدون قطع شدن ادامه پیدا می‌کند. رشد گاهی سریع و گاهی کند پیش می‌رود. نمی‌توان برای رشد خصوصیات و ساختار مشخصی را تعیین و آن را شامل مراحلی فرض کرد. طبق این دیدگاه دوره بلوغ دنباله رشد دوران کودکی است. حالتی پیوسته اما روندی سریع دارد. بلوغ را نمی‌توان بحران نامید چراکه:

  • تمام نوجوانان بحران عمیق و شدید شخصیتی را در زمان بلوغ سپری نمی‌کنند.
  • تحول و بلوغ به نسبت وضعیت اجتماعی و شخصی افراد مختلف، تغییر می‌کند و متفاوت است.
  • تغییرات بیولوژیکی در فرآیند بلوغ را نمی‌توان بحران در تمام زمینه‌های روانی و رفتاری تصور کرد.
  • نتایج ارزیابی‌های در هنگام بلوغ تغییر تازه و غیرمنتظره‌ای را نشان نمی‌دهد.
  • در روانشناسی اجتماعی و تحلیل روانی، تعارض‌ها را منحصر به دوره بلوغ نمی‌دانند. نشانه‌هایی از بحران خاص در این دوره نیست.

تفکر دوم

این دیدگاه معتقد است که رشد و تحول یک پدیده پیوسته و مداوم نیست. بلکه فرآیند رشد تشکیل‌شده از مراحل و دوره‌های مختلف است. روانشناسانی مانند پیاژه و والون پیرو این دیدگاه هستند. از منظر این روانشناسان رشد از مراحل مختلفی عبور می‌کند. هر مرحله ساختارهای ذهنی منحصر به خود را دارد.

بر همین اساس این ساختارهای مخصوص و منحصربه‌فرد، هر مرحله را از سایر مراحل مجزا می‌کند. با توجه به این تفکر، مرحله نوجوانی دوره آشوب درونی و انقلاب شخصیتی است. این در حالی است که دوران کودکی مرحله آرامش و سکون است. رشد بدنی و روانی در این مرحله از زندگی (بلوغ) نمودار یکنواختی ندارد. ممکن است گاهی با بحران همراه باشد.

فرآیند بلوغ نوعی بحران است و با بروز آن مرحله نوجوانی آغاز می‌شود. بر اساس نظر لوین، نوجوان در دورانی به سر می‌برد که آن را دوران بی‌سروسامان روانی می‌توان نامید. نوجوان نه کودک است و نه بزرگ‌سال. در این دوره نوجوان در وضعیتی بین‌ دو مرحله کودکی و بزرگ‌سالی است. همچنین زیر فشار و انتظارات قرار می‌گیرد. نوجوان نمی‌داند که باید چه‌کاری انجام دهد. این ابهام و عدم اطمینان نسبت به نقش خود، موجب مشکلاتی مانند روز رنج بودن دودل بودن، بی‌ثباتی و هویت چندگانه می‌شود. بحران بلوغ تغییراتی را در کل شخصیت نوجوان ایجاد می‌کند. این تغییرات شخصیتی شامل موارد زیر هستند:

  • جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت به‌سرعت گسترش پیدا می‌کند.
  • افق فکر و عقیده فرد از طریق علایق و رغبت‌های آن گسترش می‌باید.
  • حیات روانی که کم‌وبیش آشکارا و در اعمال و افعال مختلف بروز می‌کرد، درونی می‌شود.
  • رفتار به‌سرعت فردی و شخصی می‌شود.
  • حالت هیجانی در این دوران غنی‌تر شده و گاهی به‌صورت حساسیت و زودرنجی نمایان می‌شود.
  • توجه و دقت نوجوان در فرآیند بلوغ به بدن خود زیاد می‌شود.
  • حجب و حیا در او ظاهر می‌گردد (نشانه آن این است که تماس با دیگران برای نوجوان اندکی دشوار می‌شود).
  • تغییر علایق، عقاید و میل به بحث در نوجوان زیاد است (زمینه‌ای برای پختگی عقلی نوجوان است).
  • میل به تشخص طلبی در نوجوان افزایش می‌یابد (مخالفت با والدین و اطرافیان نشانه‌ای از این ویژگی است. نوجوان با این ویژگی می‌خواهد خود را از دیگران جدا کند و خود را نشان دهد).

مراحلی که نوجوان سپری می‌کند

تغییر و تحوّلات دوره نوجوانی به سه مرحله تقسیم می‌شود. این سه مرحله عبارت‌اند از:

  • فاصله گرفتن (۱۲ ـ ۱۴ سالگی)

بروز رشد جسمی و اولین نشانه‌های بلوغ، با نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن کودک از بزرگ‌سالان، بخصوص والدین همراه است. به‌عنوان‌مثال به موارد زیر تمایل دارد:

  • بستن در اتاق یا حمام توسط نوجوان
  • محرمانه جلوه دادن تغییرات بدن

این‌گونه رفتارهای محرمانه و اختصاصی، نقش روانی ـ اجتماعی مهمی در فرآیند بلوغ برای پایان دادن به وابستگی‌های کودکانه قبلی به والدین و سایر بزرگ‌سالان ایفا می‌کند. با افزایش این فاصله، کودک می‌تواند با دوستان نزدیک خود راز و رمزهایی را مطرح کند. ارتباط‌های ویژه دوره نوجوانی را با گروه هم‌سالان و به‌دوراز والدین و معلمان و دیگر بزرگ‌سالان به وجود آورد.

  • جدایی تدارکاتی (۱۵ ـ ۱۷ سالگی)

این مرحله که هسته اصلی نوجوانی و مشکلات آن است، با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است. این مرحله سطح عالی‌تری از ادراک «خود» را مشخص می‌کند. همچنین این موارد را شامل می‌شود:

  • رشد مغز و توانایی‌های شناختی نوجوان
  • درونی شدن حیات عاطفی
  • ارتباط عمیق‌تر با گروه هم‌سالان
  • جدایی بیشتر ویژگی‌های روان‌شناختی نوجوان و باورها ارزش‌های او از والدین و بزرگ‌سالان

این جدایی هرچند به‌ندرت جنبه جدایی مکانی نوجوان با والدین و بزرگ‌سالان را پیدا می‌کند. معمولاً یک جدایی روحی، فکری، ارزشی و رفتاری است و زمینه‌های ذهنی استقلال را برای او فراهم می‌آورد. در همین مرحله از فرآیند بلوغ، انسجام جنبه‌های مختلف بدنی و جنسی و تصور از خویش به‌صورت هویت واحد شکل می‌گیرد و پاسخ‌گویی به سؤال اساسی (من کیستم؟) به‌تدریج در ذهن نوجوان تحقق می‌یابد. در این مرحله، کسب دانش و مهارت‌های لازم برای اشتغال یا برای ادامه تحصیل، به‌عنوان یک نیاز مهم در تعلیم و تربیت نوجوانان مطرح می‌شود.

  • ورود مجدد به مناسبات اجتماعی (۱۸ ـ ۲۰ سالگی)

اگرچه رشد نوجوان در مراحل قبلی به‌گونه‌ای نسبتاً بهنجار صورت گرفته است. در این مرحله آخر نوجوانی به‌تدریج به‌صورت یک فرد مستقل و خودکفا در مناسبات خانوادگی، آموزشی، شغلی، اجتماعی و فرهنگی ایفای نقش می‌کند. در چنین صورتی می‌توان امیدوار بود که مراحل رشد و پرورش او به‌درستی انجام‌شده است. او آماده است تا زندگی جوانی و بزرگ‌سالی را با موفقیت آغاز کند. ثمرات رشد و پرورش بیست‌ساله را در تداوم زندگی خویش آشکار کند.

دیدگاه‌های نادرست در مورد دوران بلوغ

برخی از عقاید به‌اشتباه درزمینه بلوغ پیشرفت کرده است. آن‌قدری که بسیاری از افراد این پندارهای نادرست را درست و صحیح تلقی می‌کنند. خوب است با این تفکرات آشنا شوید.

  • آب‌وهوای گرم باعث تسریع فرآیند بلوغ می‌شود.
  • اندازه بدنی معیار خوبی برای بالغ شناخته شدن است.
  • تغییرات بلوغ در همه افراد یکسان است.
  • داشتن بازوی قوی به این منزله است که نیروی فکری فرد ضعیف است.
  • پیشرفت در امور تحصیلی به معنای عقب افتادن از روابط عاطفی و اجتماعی است.
  • ورزش‌های پرجنب‌وجوش برای نوجوان ضرر دارد.
  • دوره نوجوانی همواره دوره خامی و ناپختگی است.

نتیجه‌گیری

امروزه نوجوانان از هر طرف با وسایل ارتباطی و مطالب هیجان‌انگیز بمباران می‌شوند. بدیهی است که نوجوان در جستجوی فهم و درک خود و تغییراتی است که در او ایجاد می‌گردد. وظیفه والدین این است که به نوجوانان خود در روشن کردن فرآیند بحرانی بلوغ کمک کنند. والدین باید به‌صورت جهت‌دار راهنمایی‌های خود را به نوجوان ارائه دهند. جهت راهنمایی‌ها باید به رشد مطلوب و همه‌جانبه نوجوان کمک کند.

یادمان باشد هرگونه سهل‌انگاری از طرف خانواده ممکن است نوجوان را به سمت دیگری برای کسب اطلاعات و راهنمایی سوق دهد. این در حالی است که شاید این راهنمایی و اطلاعات نتیجه مطلوبی در نوجوان شکل ندهد. بنابراین موجب انحراف در فرآیند بلوغ شود. با توجه به حساسیت این دوران خانواده نمی‌تواند نقش خود را انکار کند. در کنار نوجوان خود باشیم تا بتواند به‌سلامتی و با کمترین آسیب از این دوران عبور کند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *