
نقش هویت در دوران نوجوانی، آشنایی با بحران هویت
هویت به مجموعهای از نگرشها، ویژگیها و روحیه فرد گفته میشود. بهعبارتیدیگر مجموعهای است که فرد را از دیگران متمایز میکند. در دوران نوجوانی این مسئله (ماهیت وجودی) بیشتر حائز اهمیت است. برخی از روانشناسان معتقدند که فرزندان ما در دوران طوفانی نوجوانی به دنبال شکلگیری ماهیت وجودی و همچنین شخصیت خود هستند. حال برای اینکه سلامت نوجوانان در دوره جوانی تأمین شود.
نیاز است که به شکلگیری ماهیت و شخصیت آنها کمک کنیم. با شروع دوران بلوغ زندگی آرام و بیدغدغه دوران کودکی به پایان میرسد. ابتدا نوجوان تصویر ذهنی خاصی از بدن خود پیدا میکند. این تصویر ذهنی با تصویری که از خود درون آینه میبیند متفاوت است. بنابراین موجب میشود نوجوان برداشت مطلوبی از بدن خود نداشته باشد.
شکلگیری هویت در نوجوانان
تصویر ذهنی از بدن بهآرامی و بهتدریج به تصویر ذهنی از وجود خود (ماهیت خود) و تشکیل مفهوم خود (self-concept) تبدیل میشود. مفهوم خود یک مجموعه سازمانیافته از برداشتهای مربوط به خود است. این مجموعه برداشت از خود در سطحی از آگاهی قرار دارد. عناصر تشکیلدهنده مفهوم خود در مسئله هویت عبارتاند از:
- برداشت فرد از محیط
- برداشت فرد از خصوصیات و تواناییهای خود
- برداشت از ارتباط خود با دیگران
- اهداف عالی فرد
مفهوم خود همان کلمات (من) و (تو) هستند که در گفتگوهای روزمره از آنها استفاده میکنیم. گسترش مفهوم خود، بهتدریج موجب شکلگیری ماهیت شخصی فرد و هویت او میشود. بر اساس نظریه اریکسون (Erickson) اگر ماهیت شخصی نوجوان، در طی مدتزمان نوجوانی و بر اساس تجربیات حاصل از برخورد اجتماعی شکل بگیرد. همچنین نوجوان بتواند خود را بشناسد و از دیگران جدا کند، تعادل روانی او ضمانت میشود.
البته اگر سرخوردگی، طرد شدن و عدم اعتمادبهنفس جایگزین موارد ذکرشده باشد. نوجوان بهجای حضور در اجتماع و در بین جمع، منزوی و گوشهگیر خواهد شد. همچنین بهجای خودآگاهی و تشکیل ماهیت و شخصیت مثبت، دچار بحران ابهام در نقش خود میشود.
بحران هویت
عدم هماهنگی و تعادل روانی در نوجوان منجر به بحران ماهیت میشود. در بحران ماهیت، نوجوان عمیقاً دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی میشود. این ناراحتی ذهنی و اضطراب بهصورتی است که فرد نمیتواند جنبه و ابعاد مختلف شخصیت خود را در مجموعه منظم، قابلقبول و هماهنگ سازماندهی کند. در زمان بحران هویت، نوجوان حداقل در سه مورد از موارد زیر دچار تردید و شک است:
- اهداف بلندمدت
- انتخاب شغل
- الگوی رفاقت
- رفتار و تمایل جنسی
- تشخیص مذهبی
- نظام ارزشهای اخلاقی
- تعهد گروهی
توجه داشته باشید که این علائم حداقل سه ماه در نوجوان ماندگار باشد. اگر کمتر از سه ماه این علائم وجود داشتند دلیلی بر بحران ماهیت در فرزندمان نیست. موارد دیگر را باید موردبررسی قرارداد. ای علائم به مدت سه ماه و یا بیشتر، موجب اشکال در عملکردهای زیر میشوند:
- تحصیلی
- اجتماعی
- شغلی
پیامدهای بحران هویت
تردید در اهداف بلندمدت، موجب ناتوانی نوجوان در انتخاب یک الگو و مدل برای زندگی خود میشود. همچنین باعث میشود که نوجوان از داشتن روابط اجتماعی مناسب یا خدمت به اجتماع محروم شود. بحران ماهیت، نوجوان را به ابهام و سردرگمی میکشاند. این دوره دارای سه پیامد اصلی است.
- اختلال در احساس زمان و وقت
نوجوان احساس میکند که گذشت زمان مهم نیست. برای هر کاری بیشازحد کافی وقت دارد. در برابر این احساس، برخی از نوجوانان مبتلا به بحران هویت احساس میکنند که همه امور بهسرعت میگذرد. همچنین این حس را دارند که وقت و زمان کافی برای انجام کارهای خود ندارند.
- احساس شدید نسبت به خود
فکر نوجوان در این حالت، همیشه مشغول خصوصیات بدنی یا نقشی است که بر عهده دارد. نمیتواند افکارش را از دایره تنگ خود آزاد کند. معمولاً در این حالت، دست به سرزنش خود میزنند (خود را سرزنش میکنند).
- هویت منفی
نوجوان با پیش آمدن این پیامد، نقش و وظایفی را که بهوسیله خانواده و اجتماع برای او مناسب تشخیص دادهشده است. با تمسخر، پرخاشگری و رفتار خصمانه رد میکند. ممکن است رفتاری عجیب و غیرمتعارف با اجتماع داشته باشد. اگر این حالت تا بزرگسالی با او بماند فرد یک شخصیت ضد اجتماع و ضد ارزش پیدا میکند. با قوانین و چارچوبها کنار نمیآید. سعی در تغییر و تخریب دارد.
خانواده، شکلگیری و بحران هویت
خانواده نقش اساسی در شکلگیری ماهیت فرزندان و اعضای خانواده دارد. والدینی که ماهیت مشخصی را برای خود شکل ندادهاند. خود دارای بحران ماهیت هستند. بر همین اساس مانع از پیشرفت اعضای خانواده و شکلگیری هویت واحد در آنها میشوند. همچنین میتوان گفت، خانوادههایی که مهر و محبت در آنها وجود ندارد و درگیر اعتیاد، خیانت، فقر فرهنگی و مشکلات زناشویی هستند. نهتنها در شکلگیری ماهیت فرزندان خود کمک نمیکنند بلکه موجب به وجود آمدن بحران ماهیت در آنها میشوند.
راهکارهای رفع بحران هویت
در هر کاری بهتر است با متخصص آن حوزه مشورت کنید. اگر نوجوان شما دچار این بحران شده است. توصیه میشود با یک روانشناس و یا مشاوره حرفهای صحبت کنید و راهکار بخواهید. حال اگر مشاور و یا روانشناس در دسترس نیست. میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید. این راهکارها کمک میکنند تا دریافتن ماهیت خود بهصورت فردی مستقل، موفقیتآمیز عمل کنید. توجه داشته باشید که رسیدن به ماهیتی واحد، به باورها و منبع کنترل شما بستگی دارد.
بررسی هویت
به دنبال جستجوی ماهیت خود باشید. خصوصیات و خلقیات خود را یادداشت کنید. برترینها را تقویت و خصوصیات نامناسب را کاهش دهید.
- ارزشهای خود را بررسی کنید.
- چه چیزی در زندگی برای شما مهمتر است.
- زندگیتان را با چه اصولی تعریف میکنید.
- سعی کنید چهارچوبهایی را در مورد مجموعه تشکیل دهنده هویت خود مانند مسائل اخلاقی، رفتاری، مذهبی، شغلی و تحصیلی برای خود مشخص کنید.
تصور خود در بهترین حالت
در این مورد تجسم سازی کمک بسیار زیادی به شما میکند. تصور کردن خود در بهترین حالت و با جزئیات به شما کمک میکند تا به خود اعتماد و امید بیشتری داشته باشید. علاوه بر این تصور کردن خود در بهترین وضعیت بهصورت ناخودآگاه به شما کمک میکند به آن وضعیت برسید. هرچند که لازم است تمام تلاش ذهنی و فیزیکی خود را برای بهبود شرایط و رسیدن به ماهیتی واحد به کار ببرید. این کار شما را مجبور میکند ماهیت فعلی خود را بهطور دقیق بررسی کنید.
آمادگی برای تغییر و تحول در زندگی
خودتان را برای ایجاد تغییرات گسترده در زندگی آماده کنید. برای اینکه از وضعیت آشفتگی ماهیتی خارج شوید، لازم است تغییرات بزرگ را بپذیرید. برای ورود آنها به زندگی خود آمادگی داشته باشید. در این مسیر لازم است به خودشناسی برسید. با خود بی اندیشید از این زندگی چه میخواهید و چه آرزوهایی دارید.
گسترش روابط بین فردی
روابط دوستانهی خود را گسترش دهید. ارتباط با دیگران باعث میشود از حالت انزوا بیرون بیایید. کمک میکند به ثبات در هویت خود دستیابید. داشتن رابطه قوی با دوستان و خانواده علاوه بر اینکه در شما احساس تعلقخاطر ایجاد میکند. کمک میکند تا نقشها و به دنبال آن ماهیت خود را بهتر بشناسید.
نتیجهگیری
یادمان باشد که نوجوان ما در دوران پرفرازونشیب نوجوانی به دنبال تکمیل شخصیت، خصوصیات و مشخصات خود (ازنظر جسمانی، روانی، فرهنگی، فلسفی، اجتماعی و زیستی) است. بنابراین لازم است مانند یک دوست عاقل در کنار فرزند خود باشیم تا به بتواند به سهولت بحران دوران نوجوانی خود را پشت سر بگذارد.