
رضایت زناشویی چگونه تعریف می شود؟ انواع معیارهای سنجش
رضایت زناشویی به معنای احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت زوجین، هنگامیکه تمام جنبههای ازدواجشان را مدنظر قرار میدهند. در این رضایت یک انطباق بین وضعیتی که وجود دارد و وضعیتی که مورد انتظار هست، است. بنابراین بر اساس این تعریف میتوان گفت عدم این رضایت در زندگی زوجین برابر با عدم تطبیق وضعیت موجود فرد در روابط خود و همسر با وضعیت مورد انتظار و دلخواه فرد معنی میشود. رضایت یک متغیر نگرشی به شمار میرود. بهعنوانمثال:
- رابطهای که یک زوج در ۲۰ سالگی رضایتبخش میدانند. ممکن است در ۴۰ سالگی با ایجاد علایق و شغلهای جدید در طی این سالها چندان رضایتبخش جلوه نکند. همچنین ممکن است با شروع زندگی و دیدن خطاهای همسر در طول سالها، رضایت از همسر کاهش پیدا کند.
بر همین اساس نگرش مثبت و لذتبخش زمانی است که از همه موارد زندگی زناشویی رضایت دارند. بالعکس در صورت عدم رضایت کافی، دارای نگرش منفی هستند. درک کیفیت و ارزش ازدواج وسیلهای برای درک اثرات آن بر روی تمام فرایندهای داخل و خارج خانواده است. یکی از دلایل منطقی برای مطالعه روی جزییات رضایت زناشویی درک محوریت این رضایت در سلامت خانواده و ازدواجهای موفق است.
ازدواج و خشنودی زناشویی
ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی محسوب میشود که در بزرگسالی، شکل میگیرد. شرط اولیه برای شکلگیری این تعهد بزرگ و مهم، عاطفه و محبت است. این شرط بهگونهای است که انتخاب همسر و منعقد شدن این تعهد زناشویی، نقطهای پررنگ در رشد سبک شخصیتی و پیشرفت همهجانبه دختران و پسران به شمار میرود. وجود دلایل منطقی و عاقلانه همیشه از چالشهای بزرگ برای افراد مجرد است. با توجه به تحقیقاتی که در جامعه فعلی نسبت به دلایل شکلگیری یک زندگی مشترک انجامگرفته است. به سه دلیل اصلی میرسیم که عبارتاند از:
- عشق
- همنشینی
- اتفاق افتادن انتظارات
عشق در ازدواج
از میان این سه دلیل، عشق بهعنوان عمدترین پاسخی است که بیان میشود. عشق، برای هر یک از افراد جامعه میتواند معنای متفاوتی داشته باشد. بهطورکلی میتوان آن را، مجموعهای از احساسات مثبت و عمیق است که معطوف فرد دیگری است، معرفی کرد. بنابراین برای اینکه زندگی مشترک زوجین به رضایت زناشویی ختم شود، باید این احساسات عمیق و مثبت، ابراز شوند و پاسخ مناسبی نیز از فرد مقابل دریافت کنند.
دو دلیل دیگر که همنشینی و اتفاق افتادن انتظارات بود، بازهم با اندکی تفکر به عشق منتهی میشوند. به عبارتی سادهتر باید بگوییم. آن دسته از دختران و پسران باهدف داشتن یک همنشین مناسب به ازدواج روی میآورند نیز باید دارای عشق باشند. چراکه همنشینی همراه با عشق، محبتی است که انسانها نسبت به افرادی احساس میکنند که زندگیشان بهطور عمیقی با آنها گرهخورده است. در تحقق انتظارات نیز هرکدام از دختران و پسران مجرد انتظار دارند ازدواج آنها پیامدهای مثبت را به همراه داشته باشد. برخی از زوجین حتی هنوز بر این باورند که ازدواج به معنای ارضای همه نیازهای روانشناختی است. با توجه به این انتظار باید گفت که مشکلات زیادی پیش روی این زوجین قرار دارد. چراکه انتظار همیشه شاد بودن، رفع همه نیازهای و تحت حمایت و تائید همیشگی بودن و رضایت زناشویی صد در صد، ازجمله انتظارات غلط محسوب میشود. باید این تفکر اصلاح شود.
شاد بودن دائمی چه برای یک نفر و چه برای زوج پیوسته در تمام عمر کار سختی است. هیچ فردی همیشه شاد نیست. برای زوجها طبیعی است که دورههایی از ناشادی، کشمکش یا فشار روانی را تجربه کنند. واقعیت این است که ازدواج فرد را شاد نمیکند، شاد نگه نمیدارد و از سختی و رنج بهطور مطلق دور نمیکند. هر کس با این عقیده پیوند زناشویی را شروع کند، به شکست خواهد رسید.
عوامل تأثیرگذار در رضایت زناشویی
بهطورکلی میتوان گفت، روش واحدی بهمنظور زندگی زناشویی خشنود و شاد وجود ندارد. البته لازم به ذکر است که عناصری وجود دارد که در اغلب ازدواجهای موفق و خشنود قابلمشاهده هستند. این عناصر عبارتاند از:
- در یک زندگی زناشویی موفق، بادوام و همراه با رضایت خاطر، زن و شوهر به یکدیگر احترام میگذارند.
- زوجهای موفق نسبت به یکدیگر صبور و بردبار هستند.
- زوجین دارای رضایت زناشویی مطلوب، بر پایه اعتماد متقابل تشریکمساعی میکنند (زوجین این امکان را پیدا میکنند تا با صرف وقت، انرژی، انگیزه و اطمینان در فعالیتهای مربوط به زندگی مشترکشان تعامل داشته باشند).
- در یک ارتباط زناشویی همراه با حس همکاری و مشارکت ممکن نیست زن و شوهر همیشه با یکدیگر موافق باشند.
از دیگر عناصری که بهطورکلی در زندگی تمام زوجین مؤثر هستند و باید آنها را جدی گرفت. شامل موارد زیر است:
- سن (نزدیک بودن سن یکی از بنیادیترین عامل است)
- تحصیلات (البته این مورد به این معنا نیست که اصلاً نباید دختر و پسری که سطح تحصیلات متفاوتی دارند، باهم ازدواج کنند. هرچند همسطح بودن در تحصیلات اهمیت دارد)
- فرزندان
- طول مدت ازدواج (در برخی از تحقیقات نشان دادهشده است که هرچه میزان و مدت ازدواج بیشتر باشد، رضایت و خشنودی زناشویی نیز بیشتر خواهد بود)
- همکاری (اقدام مشترک برای رسیدن به هدفهای موردنظر یک زوج میتواند منجر به رضایت زناشویی شود)
- درک و تفاهم همسر (همسران سعی کنند در ارتباط با یکدیگر شنونده فعال باشند)
- اعتقادات مذهبی (ازدواج با افراد ناهمسان ازلحاظ مذهبی را میتوان نشانهای از ضعف کنترل اجتماعی معرفی کرد)
- مسائل مالی و اجتماعی
- اقوام و دوستان (برقراری روابط سالم و در حد مناسب با اقوام و دوستان، میتواند افرایش دهنده خشنودی باشد)
- ارتباط جنسی (هماهنگی در رفتارها و تمایلات جنسی زن و مرد اهمیت دارد)
- سپری کردن اوقات فراغت و تقسیمکارها
- اشتغال
تغییر در طول زمان
خشنودی از زندگی زناشویی در طول زمان بهصورت کاملاً طبیعی دچار تغییراتی میشود. این عدم ثبات در رضایت از زندگی مشترک یکی از چالشهای قابلتوجه در حوزه رضایت از زندگی زناشویی محسوب میشود. یکی از دلایلی موجب تغییر درروند خشنودی ما از زندگی میشود، عوامل محیطی هستند. برخی از روانشناسان و زوج درمانگران بر این باورند که رضایت از زندگی زناشویی با گذشت زمان کاهش پیدا میکند. بهعنوانمثال، بعد از تولد اولین فرزند، بعد از سن بلوغ فرزندان و نیز هنگامیکه فرزندان از خانوادهها جدا میشوند. در این زمینه تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که زندگی زناشویی به هفت مرحله تقسیم میشود. در این هفت مرحله رضایت زناشویی نیز دستخوش تغییر خواهد شد. این مراحل عبارتاند از:
- اول، زوجهای جوان بدون فرزند
- دوم، خانواده با بچههای پیشدبستانی
- سوم، خانواده با کودکان دبستانی
- چهارم، خانواده با فرزندان نوجوان
- پنجم، فرزندانی که از خانواده جدا میشوند.
- ششم، خانواده خالی از فرزند
- هفتم، خانواده در دوران بازنشستگی
در ادامه این تحقیقات نتایج جالبتری نیز بهدستآمده است که به شرح زیر میباشند:
- رضایت از زندگی زناشویی در مردان بیشتر از زنان است.
- خشنودی زناشویی در مراحل اولیه زندگی در زنان بیشتر از مردان است.
- رضایت زن و شوهر در مرحله چهارم کاهش پیدا میکند.
- رضایت و خشنودی زن و شوهر در مراحل ۶ و ۷ در مقایسه با مراحل ۲، ۳، ۴ بالاتر است.
- گرایش به جدایی و طلاق در مرحله دوم و چهارم بیشتر از سایر مراحل، اتفاق افتاده است.
افزایش رضایت زناشویی در زندگی مشترک
دانستن اینکه خشنودی زناشویی وابسته به چه عواملی است، تأثیر چشمگیری در اصلاح و یا تغییر روند زندگی زناشویی دارد. اما برخی از زوجین حتی با دانستن این موضوع بازهم به دنبال راهکارهایی برای افزایش میزان رضایت زناشویی در زندگی خود هستند. بهصورت مختصر میتوان به راهکارهای زیر اشاره کرد:
- لحظات روزانه زندگی را درك كنید.
در امروز و زمان حال زندگی کنید. گذشته، گذشته است.
- از مقایسه بپرهیزید.
هیچگاه همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید. همچنین نحوه زندگی خود را به زندگی اطرافیانتان قیاس نکنید.
- بیشازاندازه به پول توجه نكنید.
پول و درآمد بااینحال که برای گذران زندگی بسیار اهمیت دارد. اما سعی نکنید به سبب درامد و پول بیشتر از خود و همسرانتان سلب آرامش کنید.
- اهداف معنادار داشته باشید.
سعی کنید در طول زندگی خود هدفمند باشید. هدفهای کوتاهمدت و بلندمدتی را برای خود زندگیتان ایجاد کنید. این کار زندگی شما و همسرتان را پویاتر میکند.
- در كار ابتكار به خرج دهید.
هنگامیکه شروع به کاری میکنید. خلاقیت و انگیزه را در فعالیت خود فراموش نکنید. به ذهنتان فرصت پرواز بدهید.
- دوست پیدا كنید و به خانواده اهمیت دهید.
ارتباطات اجتماعی سالم و رفتوآمد با خانواده را قطع نکنید چراکه در رضایت زناشویی شما مؤثر است. انسانها همواره نیازمند ارتباط با دیگران هستند.
- لبخند بزنید، حتی زمانی كه حالش را ندارید.
لبخند زدن حتی بهصورت اندک حال شمارا تغییر میدهد. سعی کنید خوشرو و سرزنده بمانید.
- از همسرتان تشكر كنید
قدردانی از همسر حتی هنگامیکه فعالیتهای کوچک را انجام میدهد. به ذهنتان یادآور میشود که چقدر همسرتان را دوست دارید. همچنین دارای چه ویژگیهای مثبتی است.
- از خانه بیرون بروید و ورزش كنید.
- بخشش را فراموش نكنید
بخشش و گذشت شاکلههای رضایت و محبت در زندگی هستند. سعی کنید بدیها را زود فراموش کنید و شخصی بخشنده باشید. بخشش ذهن را آرام میکند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که ارائه شد میتوان گفت، مهمترین رکن سلامت افراد در خانواده، وابستگی زیادی با خشنودی و رضایت از زندگی دارد. همچنین جامعۀ سالم، از پیوندهای آگاهانه و ارتباطات سالم و بالنده افراد یک خانواده شکل میگیرد. در پایان امیدواریم بامطالعه این مقاله، مطالب مفیدی به دست آورده باشید و زندگی سرشار از حس آرامش و رضایت زناشویی را تجربه کنید.